کتاب راز خدمتکار اثر فریدا مک فادن از نشر کوله پشتی
287,000 تومان
دربارهی کتاب راز خدمتکار
کتاب خدمتکار درست در جایی تمام شد که میلی همراه با شریک کاریاش، انزو، راه جدیدی را در زندگیاش شروع میکند. حالا جلد دوم مجموعهی خدمتکار با نام «راز خدمتکار» (The Housemaid's Secret) با جملهای کوبنده آغاز میشود: «امشب مرا میکشند.» این جمله را چه کسی بیان میکند؟ چنین جملاتی در چه زمانی ادا میشوند؟ چرا این شخص منتظر کشته شدن است؟ و از همه مهمتر، چه فردی قرار است این شخص را به قتل برساند؟ فریدا مک فادن (Freida McFadden) تا پایان کتاب راز خدمتکار، شما را در تعلیق و سردرگمی نگه میدارد.
پس از شروعی میخکوبکننده، فریدا مکفادن داستان زندگی شخصیت اصلی مجموعهی خدمتکار، میلی کالووی، را از سر میگیرد. میلی چند سال بعد از ماجراهایش در خانهی وینچستر، باز هم به دنبال شغلی جدید میگردد. او حالا همهی پساندازش را برای تحصیل در کالج خرج کرده و نگران است که دوباره بیخانمان شود. البته او با یک وکیل نسبتاً ثروتمند به نام بروک رابطه دارد که به او پیشنهاد میدهد با او زندگی کند؛ اما میلی نمیخواهد با مردی که هیچچیز دربارهی گذشتهاش نمیداند، زیر یک سقف برود. ناامیدی میلی ادامه دارد تا اینکه داگلاس گاریک، مدیر عامل یک شرکت بزرگ، با میلی تماس میگیرد و از او میخواهد که هفتهای دو یا سه بار به پنتهاوس گرانقیمتش برود و خانه را تمیز کند. آنهم با دستمزدی بالا. میلی بهسرعت میپذیرد؛ با این شرط که هیچوقت به اتاق مهمان که همسر آقای گاریک، وندی، در آن زندگی میکند، نزدیک نشود. درست مانند کتاب خدمتکار، این میلی کالووی است که داستان راز خدمتکار را روایت میکند. البته در بخش دوم، فریدا مکفادن وظیفهی روایت را بر عهدهی وندی، همسر محبوس در اتاق آقای گاریک، میگذارد. وقتی میلی صدای گریهها و فریادهای وندی را میشنود و لباسخواب خونآلود وندی را میبیند، تصمیم میگیرد هرطور شده از ماجرا سردربیاورد. او با وجود اینکه از دخالت کردن در ماجراهای خانوادگی نینا وینچستر، هیچ خاطرهی خوشی ندارد، پشت در اتاق مهمان آنچه را که نباید ببیند، میبیند...
یکی از ویژگیهایی که کتاب راز خدمتکار را از دیگر کتابهای ژانر تریلر متمایز میکند، تمرکز آن بر رشد شخصیتهای داستان است. کسانی که برای اولینبار در کتاب خدمتکار با میلی و انزو آشنا شدند و فرصت کمی برای شناخت این دو کاراکتر داشتند، حالا میتوانند در جلد دوم مجموعه بیشتر با این دو انس بگیرند و از رازها و آشفتگیهای درونیشان سر دربیاورند. بهخصوص میلی، که هر لحظه در حال تکامل است و بعد از رابطه با افراد دیگر، جنبههایی جدید را از شخصیتش آشکار میکند. فریدا مکفادن چند شخصیت خاکستری را در کتاب قرار میدهد که افکار و اعمالشان با یکدیگر همسو نیست و همین موضوع میتواند باعث گمراهی خوانندگان شود.
کتاب راز خدمتکار برای چه کسانی مناسب است؟
مطالعهی کتاب راز خدمتکار را به طرفداران فریدا مکفادن و کسانی که رمان خدمتکار را خواندهاند، بهشدت پیشنهاد میکنیم. اگر از طرفداران پروپاقرص کتابهای جنایی و معمایی هستید، این رمان را انتخاب کنید؛ چه جلد اول مجموعهی خدمتکار را خوانده باشید و چه نخوانده باشید
. در بخشی از کتاب راز خدمتکار میخوانیم:
امروز برای داشتن آپارتمان کوچکی حتی وسط یکی از خطرناکترین محلات نیویورک احساس خوششانسی میکنم. اگر بعد از اخراج امبر دگرا و درآمدی که از دست دادهام، بهزودی شغل دیگری را جایگزین نکنم (بدون هیچ معرفینامه یا پیشنهادی اخراجم کرد)، به بهترین چیزی که میتوانم امیدوار باشم جعبهای مقوایی بیرون از ساختمان آجری فرسودهای است که حالا در آن زندگی میکنم. اگر تصمیم نمیگرفتم به کالج بروم، شاید تا الان کمی پول پسانداز کرده بودم. اما منِ احمق ترجیح دادم خودم را ارتقا دهم. همانطور که مقابل آخرین بلوکی که به ساختمانم میرسد راه میروم و کفشهای کتانیام روی گلولای سنگفرش خیابان شلپشلوپ میکنند، احساس میکنم کسی پشتسرم تعقیبم میکند. البته من همیشه در این محدوده در حالت آمادهباش هستم، اما بعضی مواقع احساس میکنم واقعاً نوع اشتباهی از توجه را به خودم جلب کردهام. مثلاً الان علاوهبر احساس مورمور شدن پشت گردنم، صدای قدمهایی را هم از پشتسرم میشنوم. هرکسی که آنجاست، دارد به من نزدیکتر میشود. اما رویم را برنمیگردانم. فقط کت مشکی گشاد و سادهام را محکمتر دور بدنم میپیچم و تندتر راه میروم. از کنار مزدای مشکیای که چراغ جلوی سمت راستش شکسته میگذرم و همچنین از کنار شیر آتشنشانی قرمزی که آبش چکه میکند و سپس از پنج پلۀ ناهموار بتنی بهسمت درِ آپارتمانم میروم. کلیدهایم را آماده کردهام. برخلاف ساختمان شیک و باکلاس آپارتمان آپر وست ساید دگراها، اینجا هیچ دربانی نداریم و برای باز کردن در، آیفون و کلید داریم. وقتی صاحبخانهام، خانم رندال، آپارتمان را به من اجاره میداد، درمورد اینکه اجازه ندهم کسی پشتسرم وارد ساختمان شود، سخنرانی تحکمآمیزی ارائه کرد. راه خوبی برای سرقت یا تجاور جنسییه.