کتاب تصمیم گرفتم خودم باشم اثر کیم سوهیون از نشر آراستگان
درباره کتاب تصمیم گرفتم خودم باشم
همۀ ما آرزوی ابرقهرمان بودن را داشتهایم؛ اما اکنون به بزرگسالانی تبدیل شدهایم که نجات خودمان از بین تمامی مردم جهان را در اولویت قرار میدهیم. ما به بزرگسالان بلاتکلیفی تبدیل شدهایم که با حرفهای ناقص و مهارتهایی که چندان کارآمد نیستند در دوران سرگردانی به سر میبریم. آیا ممکن است فقط وانمود کنیم که بزرگ شدهایم؟ کتاب تصمیم گرفتم خودم باشم پیامی از آرامش و دلگرمی به مردم منتقل میکند. هیچکس جواب درست را در زندگی نمیداند. این کتاب دربارۀ این صحبت میکند که چگونه میتوانیم بدون تقلید یا حسادت به زندگی دیگران، خودمان را بشناسیم و دوست بداریم و به ویژگیهای منحصربه فرد خود عشق بورزیم. انرژی ما باید همیشه صرف مراقبت از زندگی خودمان شود. به همین دلیل است که ما به جای این که صرفا تماشاگر زندگی دیگران باشیم، باید دوست دیگران باشیم.
خواندن کتاب تصمیم گرفتم خودم باشم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم:
خواندن این کتاب را به تمامی کسانی که دنبال خواندن کتابی مفید در رابطه با خودشناسی هستند، پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب تصمیم گرفتم خودم باشم:
«کارهایی که او با من میکرد، تنها موضوعی نبود که نمیتوانستم بپذیرم، بلکه اینگونه بود که حتی نمیتوانستم احساساتم را در آن شرایط نشان دهم. او فرد خیلی با تجربه و ماهری نبود؛ اما در آن زمان که بسیار عالی و قدرتمند عمل میکرد، من سکوت میکردم و این باعث میشد رفتارش با من بدتر شود. این موضوع ممکن است یک مورد متفاوت باشد؛ اما کسانی که در حین مبارزه برای دموکراسی شکنجه شدهاند، میگویند دردناکترین بخش، آن رنجی نبود که در حین شکنجه متحمل شدند، بلکه بزدلی آنها بود که با وجود شکنجه وانمود میکردند خوب به نظر میرسند. حتی اگر تقصیر ما نباشد، تسلیم شدن در برابر بیعدالتی، بیش از خود بیعدالتی به عزتنفس فرد ضربه وارد میکند.»