کتاب نامه به پدر اثر کافکا از نشر نگاه
125,000 تومان
نامه بهپدر که کافکا آن را در نوامبر ۱۹۱۹ یعنی در سی و ششسالگی نوشته است، با آنکه طولش بهمراتب از حد یک «نامه» میگذرد، در اصل بهراستی قرار بوده که به پدر تسلیم شود، آن هم از طریق مادر. ولی مادر کافکا، از آنجا که اطمینان داشته است که این کار در واقع نتیجهای سر بهسر معکوس بهدست خواهد داد و مقصود اصلی نامه، یعنی اینکه کافکا بتواند مشکلات روحی خود را بهپدر بشناساند بههیچ روی حاصل نخواهد شد، نامه را به او بازمیگرداند. بهگفتهٔ ماکس برود، کافکا تا مدتی هنوز معتقد بود که تسلیم نامه، بهروشنشدن رابطهٔ او و پدر منجر خواهد شد که به رکود و انجمادی دردآور انجامیده بود. جزئیات این رابطه و این سبب، برای نوشتهاش قائل بود: «نامه بهپدر» را نه یک نامهٔ صرف، بلکه یک «خودزندگینامه» باید دانست، مناسبت تحریر آن محملی است برای کافکا تا زندگی خود را شرح دهد، یا بهعبارت دقیقتر: برای آنکه زندگی خود را برای شخص خود تجزیه و تحلیل کند. راجع به این نامه، خود کافکا در هیچ جا توضیح مفصلی ننوشته است. تنها در مکاتبات او با میلنا است که در جایی اشارهای میبینیم به ارزش استنادی این نامه برای درک زندگی گذشته نویسنده: «اگر یک وقتی خواستی بدانی گذشتهٔ من چطور بوده، از پراگ نامهٔ طومارمانندی را که حدود شش ماه پیش بهپدرم نوشتهام ولی هنوز به او ندادهام برایت میفرستم.»
بخشی از کتاب نامه به پدر
«پدر بسیار عزیزم چند وقت پیش، از من پرسیدی چرا میگویم که از تو میترسم. من هم طبق معمول نتوانستم جوابی بدهم، از یک طرف بههمین علت که از تو میترسم، و از طرف دیگر بهاین علت که تعداد جزئیاتی که برای بیان علل این ترس لازم است، آنقدر زیاد است که من، در صحبت با تو، قادر نیستم حتی تا حدودی هم که شده آنها را در ذهنم نگهدارم. و اگر حالا سعی میکنم جواب سؤالات را کتبا بدهم، مطمئن هستم باز هم جواب کاملی نخواهدبود. چون ترس از تو و عواقب این ترس، در نوشتن هم مانع مناند، و وسعت موضوع هم فرسنگها از قلمرو حافظه و فهم من میگذرد.»