کتاب هوش هیجانی اثر دکتر تراویس برادبری و جین گریوز از نشر یوشیتا
175,000 20%
139,000 تومان
دربارهی کتاب هوش هیجانی
«هوش» کلمهای است که همگی ما چندین بار آن را در طول روز میشنویم و به کار میبریم اما احتمالاً از گسترهی معنایی آن، انواعی را که دربرمیگیرد و نقشی که در زندگی روزانهی ما دارد بیخبریم. هوش برای بسیاری از ما در IQ خلاصه میشود و تصور میکنیم که بالا بودن آیکیو برای دستیابی به تمام موفقیتهای شخصی و کاری کفایت خواهد کرد؛ غافل از اینکه هوش انواع گوناگونی دارد که آیکیو تنها یکی از آنهاست. تنها با توجه همهجانبه به تمامی انواع هوش و تقویت یکایک آنهاست که میتوانیم در همهی ابعاد زندگی بدرخشیم و موفق باشیم. هیجانات بخش مهمی از احساسات و درونیات ما را تشکیل میدهند و بهتنهایی عامل بسیاری از رفتارها و واکنشهای ما به حساب میآیند. بنابراین، کامیابی در عرصههای اجتماعی و فردی با کنترل و مدیریت این بخش از عواطفمان ارتباط مستقیم دارد و در حقیقت بدون درک هیجانات و سازوکار آنها قادر نخواهیم بود ارتباطی سالم و مثبت را با خود و دیگران برقرار کنیم. تحقیقات روزافزونی که پیرامون هیجانات و هوش هیجانی صورت گرفته به ما این امکان را خواهد داد که نسبت به عواطف درونی خود به شناختی واقعبینانه برسیم و مهارتهایی را بیاموزیم که در کنترل احساسات به کمکمان میآیند. کتاب هوش هیجانی (Emotional intelligence) یکی از جامعترین و گستردهترین پژوهشهایی است که در زمینهی چیستی و کاربرد هوش هیجانی به نگارش درآمده. تراویس برادبری (Travis Bradberry) و جین گریوز (Jean Greaves) در این اثر با طرح مباحثی کاربردی و مبتنی بر آخرین یافتههای علمی شما را در درک و بهکارگیری هوش هیجانی راهنمایی خواهند کرد. سیزده فصل مجزا مطالب سودمند این کتاب را در خود جای دادهاند. در بخشهای ابتدایی، پس از اینکه با دیدگاه نویسندگان و صاحبنظران حوزهی روانشناختی درمورد کتاب هوش هیجانی آشنا شدید، چکیدهای از چندوچون این هوش به شما ارائه خواهد شد و به نقش و اهمیت آن در تمامی وجوه زندگیتان پی میبرید. در ادامه، سفری مهیج و آموزنده را آغاز خواهید کرد که نتیجهی آن آگاهی از ماهیت هوش هیجانی و تأثیرات آن در زندگی خواهد بود. بهتدریج مهارتهایی را میشناسید که هوش هیجانی را شکل میدهند و با فراگیری همین مهارتهاست که میتوانید افسار هوش هیجانی را در جهت بهبود مهارتهای فردی خود و روابط اجتماعیتان به دست بگیرید. این مهارتهای چهارگانه خودآگاهی، خودمدیریتی، آگاهی اجتماعی و مدیریت روابط هستند که موضوعات محوری اثر حاضر را تشکیل میدهند. نویسندگان پس از اینکه برنامهای عملی برای هوش هیجانی در اختیارتان قرار دادند، استراتژیهایی برای خودآگاهی، خودمدیریتی، آگاهی اجتماعی، همچنین مدیریت روابط به شما عرضه خواهند کرد. این استراتژیها به شما کمک میکنند بهجای اینکه عواطفتان رفتارهای شما را کنترل کنند، شما عواطف خود را با توجه به رفتارهایی که قصد بروز آنها را دارید، زیر تسلط خود قرار بدهید. هیجانات مانند زنگ هشدار یا نداهای درونیای هستند که اطلاعات مهمی را درمورد خود یا اطرافیانتان در اختیارتان قرار میدهند. بااینوجود، گاه استرسهای نامعقول و بیشازحد مانع از آن میشوند که صدای هشداردهنده و آگاهیبخش احساسات و هیجانات خود را بشنوید. برخورد با عوامل تحریککننده مانند استرس، مدیریت عواطف به شیوهای سالم، ابتکار عمل و سازگاری با شرایط متغیر، راهکارهایی هستند که تراویس برادبری و جین گریوز در کتاب هوش هیجانی برای رویارویی با اضطرابها به شما خواهند آموخت.
در بخشی از کتاب هوش هیجانی میخوانیم
به زبان ساده، خودآگاه بودن یعنی اینکه خودتان را همانطور که واقعاً هستید، بشناسید. در ابتدا، خودآگاهی میتواند تا حدودی یک مفهوم مبهم باشد. هیچ خط پایانی وجود ندارد که کسی به گردن شما مدال بیاویزد و شما را «خودآگاه» بداند. علاوه بر این، آگاهی از خودتان فقط این نیست که پرتقال را به سیب ترجیح میدهید یا به مردم میگویید که شما آدم سحرخیزی هستید. مفهوم خودآگاهی عمیقتر از این است. شناختن خود از درون و بیرون، مانند پوست کندن لایههای پیاز و دسترسی سریعتر به آنچه در وسط آن است؛ یعنی ماهیت واقعی شما. واکنشهای عاطفی غریزی شما به هر چیزی حتی قبل از اینکه فرصتی برای پاسخ دادن داشته باشید، ظاهر میشود. از آنجایی که نمیتوانید احساسات خود را از خودتان جدا کنید، مدیریت خود و روابطتان به این معنی است که ابتدا باید بهطور کلی از احساسات مثبت و منفی خود آگاه باشید. وقتی برای درک و آگاهی از احساسات خود وقت نمیگذارید، وقتی اصلاً انتظار بروز احساسات خود را ندارید و آنها را نمیخواهید، به روشی عجیب ظاهر میشوند. بروز احساسات به این معنی است که میخواهند توجه شما را به موضوع مهمی معطوف کنند. تا زمانی که متوجه نشوید این احساسات ناشی از چیست، همچنان باقی میمانند و به شما آسیب میرسانند. مواجهه با این حقیقت که شما چه کسی هستید، ممکن است گاهی اوقات ناراحتکننده باشد. ارتباط با احساسات و تمایلات خودتان، شجاعت و صداقت میخواهد. صبور باشید و حتی برای کوچکترین حرکت رو به جلو، اعتمادبهنفس خود را بالا ببرید. همانطور که به ویژگیهایی از خودتان توجه میکنید که قبلاً از آن آگاه نبودید (ویژگیهایی که هیچوقت دوست نداشتید)، نشان میدهد که در حال پیشرفت هستید.