ولادیمیر: می گم یکهو این طور شدین؟
پوتزو: یه موقعی بیدار شدم دیدم مثل الهی بخت کورم
ولادیمیر : کی این اتفاق افتاد؟
پوتزو : نمی دونم
ولادیمیر : ولی حداکثر تا دیروز...
پوتزو : ( با خشونت ) من نمی دونم! کورها تصوری از زمان ندارن.
چیزهای مربوط به زمان هم ازشون پنهون شده.
ولادیمیر: عجب! مطمئن بودم برعکسه.
فروشگاه اینترنتی مسترکتابز